بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
تنها نشسته ام اما تنها نیستم! یادت مجال تنهایی نمیدهد!!!!
دمش گرم … باران را میگویم ؛ به شانه ام زد و گفت : “خسته شدی ؟ امروز تو استراحت کن ، من به جات می بارم”
تمام شدن من پایان من نیست… آغاز بی لیاقتی توست
حال آدم خراب پرسیدن نداره اما دستاش گرفتن داره..
دفن میکنی مرا زیر بهمن سرد احساساتت... لحظه ای ک برای دیگری آب میشود دلت...!
به دلم ميگويم: آن يوسفي كه برگشت به كنعانش، استثنابود! توغمت رابخور...
دلم برای کسی تنگ است که امد..........نماند..........و رفت و پایان داد به هرچی داشتم............
اشک هایم که سرازیر میشوند دیری نمی پاید که قندیل میبندد...عجب سرد است هوای نبودنت
خودکشی فیزیکی چه حاصل؟!... تنهمن روحم را بخاطر تو کشتم...
گاه برای دعا کردن و بیان احساسم واژه ها در من گم می شود... در این لحظه... با دلم دست به دعا برمی دارم و قطرات اشک چشمانم، زبانم می شود و عشقم دیدگانم... و من... همچنان خاموشم... خداوندا بپذیر...
"بیا دوست معمولی باشیم" ترجمه: خـــــداحـــــا فــــــظ
تفاوت را ببین..! تو از کنار من بی تفاوت عبور میکنی... و من وقتی رد پایت را می بینم... بغض می کنم...!
حرفی نیست... خودم سکوتت را معنی می کنم! کاش می فهمیدی، گــــــــــاهي.... همین نگــــاه ســـــــــــــــــــردت... روي زمستان را هم كم مي كنـــــــــد
چرا غم ها نمیدانند شهرم غمگین غمگین ترین من که بیا ای دوست با من باش که من تنهاترین تنهای این شهرم
می روم...به کجا؟ نمی دانم ....حس بدی ست... بی مقصدی! کاش نه باران بند می آمد... نه خیابان به انتها می رسید....
دلم یک دنیا تنهایی میخواهد با یه عالمه تو و تمام گوشه کنارهای اغوشت
تنها نشسته ام اما تنها نیستم! یادت مجال تنهایی نمیدهد!!!!
دمش گرم … باران را میگویم ؛ به شانه ام زد و گفت : “خسته شدی ؟ امروز تو استراحت کن ، من به جات می بارم”
تمام شدن من پایان من نیست… آغاز بی لیاقتی توست
حال آدم خراب پرسیدن نداره اما دستاش گرفتن داره..
دفن میکنی مرا زیر بهمن سرد احساساتت... لحظه ای ک برای دیگری آب میشود دلت...!
به دلم ميگويم: آن يوسفي كه برگشت به كنعانش، استثنابود! توغمت رابخور...
دلم برای کسی تنگ است که امد..........نماند..........و رفت و پایان داد به هرچی داشتم............
اشک هایم که سرازیر میشوند دیری نمی پاید که قندیل میبندد...عجب سرد است هوای نبودنت
خودکشی فیزیکی چه حاصل؟!... تنهمن روحم را بخاطر تو کشتم...
گاه برای دعا کردن و بیان احساسم واژه ها در من گم می شود... در این لحظه... با دلم دست به دعا برمی دارم و قطرات اشک چشمانم، زبانم می شود و عشقم دیدگانم... و من... همچنان خاموشم... خداوندا بپذیر...
"بیا دوست معمولی باشیم" ترجمه: خـــــداحـــــا فــــــظ
تفاوت را ببین..! تو از کنار من بی تفاوت عبور میکنی... و من وقتی رد پایت را می بینم... بغض می کنم...!
حرفی نیست... خودم سکوتت را معنی می کنم! کاش می فهمیدی، گــــــــــاهي.... همین نگــــاه ســـــــــــــــــــردت... روي زمستان را هم كم مي كنـــــــــد
چرا غم ها نمیدانند شهرم غمگین غمگین ترین من که بیا ای دوست با من باش که من تنهاترین تنهای این شهرم
می روم...به کجا؟ نمی دانم ....حس بدی ست... بی مقصدی! کاش نه باران بند می آمد... نه خیابان به انتها می رسید....
دلم یک دنیا تنهایی میخواهد با یه عالمه تو و تمام گوشه کنارهای اغوشت
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}